آرتين جونآرتين جون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
آشنايي مامان وباباآشنايي مامان وبابا، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

آرتين عشق مامان و باباش

سیسمونی 4

سلام نفس مامان و بابا اینم عکسای اتاقت : حلقه نمدی اسمت که تهمینه جون زحمتشو کشیده و خیلی خوشکله کمدت و تابلوهای نمدی خوشکلت: اینم یه تابلو نمدی که آرزو جونم واست درست کرده و منو کلی سورپرایز کرد باهاش: راستی لوستر اتاقت حاصل یه همکاری سه نفره است . هیولاهای خوشحال رو خاله تهمینه درست کرده و بقیه اشو من و بابایی با هم و با کلی عشق درست کردیم . راستش وقتی سفارشای نمدیت رسید دستم خیلی سر ذوق اومدم واسه همین خودمم سفارش پارچه نمدی دادم و قصد دارم واسه پشه بند بالای تختت خودم تکه دوزی کنم . عسلم امیدوارم تو هم از اتاقت خوشت بیاد ... خیلی دوست دارم ...
3 اسفند 1392

سیسمونی 3

    آرتین جونم امروزم هوا برفی بود و دوباره ما (من و تو ) نرفتیم سرکار و تو هم که معلوم بود خیلی خوشحالی کلی توی دلم وول خوردی   امروز که خونه بودم فرصتی شد تا از بقیه وسایلت عکس بگیرم و بزارمشون اینجا ... ایشالا از همشون به سلامتی استفاده کنی مامانی     ت شک تعویض آغوشی اینم وان حمام پسر گلم     لیف کوچولو پتوهات کتاب خاطراتت و کتابهایی که تا حالا واست خریدیم . اون کتاب قصه ها همونهایی هس...
15 بهمن 1392

سیسمونی 2

عسل مامانی امروز 28 هفته است که با من هستی الهی قربونت بشم . از دیروز که بابایی رفته عسلویه تو هم کمتر وول میخوری لابد تو هم مثل مامانی دلت واسش تنگ شده پسر مهربونم . خیلی واسم جالبه که هروقت بابایی زنگ میزنه یا من دارم درموردش حرف میزنم تو فوری تکون میخوری و نمیدونی بابایی چقدر ذوق میکنه وقتی این کارتو بهش میگم . خیلی خیلی دوست داریم . خب امروز میخوام عکس یه سری دیگه از وسایلتو بذارم اینجا . امیدوارم تو هم ازشون خوشت بیاد نفسم : لباس های سایز صفر(الهییی )    سایز یک پیش بندها  کیسه آب گرم قنداق فرنگی  سرویس لحافت  پرده اتاقت که مادرجون واست دوخته ...
23 دی 1392

سیسمونی 1

  عزيز مامان اين روزا خيلي شيطون شدي ها ! صبح زود كه گرسنه اته هي ميزني تو دل ماماني  تا وقتي كه پاشم و يه ليوان شيرعسل بخورم . بعد ديگه آروم ميشي ...   قربونت برم فكر كنم تو هم مثل ماماني شكمو بشي عكس لباسايي كه من و بابايي تا حالا واست خريديم رو اينجا ميذارم . باورت ميشه بعضي هاشو 4سال پيش و بعضي هاشو 2 سال پيش واست خريديم ؟؟؟ البته بيشترشونو ماه پيش از استانبول واست خريديم . يادت كه هست سه تايي رفتيم سفر بابايي و من و تو (كه توي شكمم هستي) آخ كه چقد دلم ميخواد زودتر توي اين لباسا ببينمت عزيزم . ...
1 دی 1392
1