يازدهمين ماهگرد
سلام عشق مامان
يازده ماهگيت مبارك عزيز دلم
آرتين جونم پارسال اين موقع ها هنوز توي دل ماماني مشغول ورجه وورجه بودي يادته ! من و بابايي لحظه شماري ميكرديم واسه روز تولدت و ديدن روي ماهت . خداروشكر كه بسلامتي بدنيا اومدي و الان يازده ماهه زندگي دوباره اي رو با لحظه لحظه ي رشد تو تجربه كرديم .
قشنگ ترينم چطوري خداروشكر كنم بابت وجود نازنينت ، بابت مهربونيت و صبوريت .
الهي دورت بگردم خيلي باهوشي . اگه چيزيو بخواي و بهت نديم كوتاه نمياي و يادت نميره ولي خب نميشه همه چي بهت بديم چون بعضي چيزا برات خطرناكه . ( مثل چاقو كه خيلي هم دوست داري بگيريش) هركاري كه انجام ميديم اداشو در مياري . ياد گرفتي با كنترل كانال عوض كني بعدشم سريع كنترل رو ميدي بابايي كه برگردونه به كانال قبلي . به آب ميگي : " آبابابا " .
من بعد از كلي تحقيق و مطالعه و مشورت با دوستم كه توي آمريكا زندگي ميكنه و به توصيه دكتر هلاكويي تو رو از شير گرفتم . فعلا شيرخشك رو با شيشه و گاهي با ليوان ميخوري كه انشالا چند ماه ديگه شيشه رو هم كاملا حذف ميكنيم تا فقط با ليوان شير بخوري . بعدها كه بزرگ بشي و در مورد عواقب جسمي و روحي مكيدن زياد (مثل تثبيت دهاني و...) مطالعه كني متوجه ميشي چرا ماماني برخلاف باور عامه مردم كه ميگن بايد تا دوسالگي به بچه شير داد، توي يازده ماهگيت اين كار رو كرد. الهي دورت بگردم كه فقط 4 شب بيقراري كردي.
اين روزا خيلي سرم شلوغه . جداي از كارها و خريداي عيد، يه كار خيلي مهم دارم اونم تدارك تولد تو جيگرطلاست . تم تولدت رو خودم انتخاب كردم و دارم تزييناتش رو طراحي و آماده ميكنم تا بدم واسه چاپ . چون خودم مينيون ها رو خيلي دوست دارم تم تولدت رو مينيون انتخاب كردم اميدوارم تو هم دوست داشته باشي . بيسكويت هاي تولدتم خودم بايد درست كنم و چون طرح زدن روشون وقت گير و خشك شدنشون زمان بر هست همين روزا بايد كارو شروع كنم . نمي دوني چه ذوقي برا اولين تولدت دارم
كيك مامان پزت